سلام امروز یک شعر قشنگ گیر اوردم .خب کلا شعر دوست دارم !
امیدوارم شما هم خوشتون بیاد :>!!!
ماييم و زخم يک جهان نامرد، برگرد
هجر تو با ما کار خود را کرد، برگرد
مجنونمان کرد و بيابان گرد، برگرد
ديدي که مهرت مبتلامان ساخت تا سوخت؟
ديدي که غم بر ما چه ها آورد، برگرد
ماييم و صبر و ديده اي بيدار، خونبار
ماييم و زخم يک جهان نامرد، برگرد
نبودي عاشقي خون خورد تا مُرد
نبودي باغمان شد زرد، برگرد
فردا که تابوتم رَود بر دست، دير است
امشب که مي پيچم به خود از درد، برگرد
اشک از غمت در گل فرو مي خفت، مي گفت
خشکيد چشمي بر رهت برگرد،
برگردحسن بياتاني
برچسبها:
گر تن بدهی؛ دل ندهی
کفتم بیا...
اگر امدی...
چنین است
شقایق گفت
پرواز
جنگْ
راه حل
کودکی هایم
نشانت را نشانش بده !
نیست سخنی
فقــــــر چیست؟
صدایت را
شمع و پروانه
امروز به پایان میرسد
اخرین بادبادک
کفش ها ...
فرصتم ارزوست
ماه رفته
شب بود
آسمان دیگر آبی نیست
دو خاطره ی با ارزش
دکتر حسابی و انیشتین
جملات طلایی